زمینلرزه بم با بزرگی 6/5 در مقیاس بزرگی کشتاوری در ساعت 05:26 صبح روز جمعه 5 دی 1382 در جنوب شرق استان کرمان رخ داد. تلفات ناشی از این زمینلرزه طبق آمار رسمی 26671 نفر اعلام گردید، با این حال طبق آمار غیررسمی، تعداد کشتهشدگان این زمینلرزه بیش از 30 هزار نفر گزارش گردیده است.
فارغ از آمار اعلامشده زمینلرزه بم را میتوان یکی از مرگبارترین زمینلرزههای 100 سال اخیر در ایران دانست.
ذکر این نکته نیز لازم است که به دلیل وقوع سه پیشلرزه، در شب قبل از رخداد فاجعه بم و همچنین رخداد این زمینلرزه در زمانی نزدیک به اذان صبح تلفات ناشی از آن علیرغم تخریب نزدیک به 100 درصدی شهر، حدود یکسوم جمعیت این شهر را شامل گردید. با این وجود عدم دقت در تعیین مکان دقیق این زمینلرزه، در ساعات اولیه پس از رخداد، امدادرسانی در این خصوص را با وقفه زیادی مواجه نمود و این شرایط به از دست رفتن زمان طلایی امداد و نجات در منطقه زلزلهزده منجر گردید. از پیامدهای ناراحتکننده این اتفاق میتوان به از بین رفتن افرادی اشاره نمود که در زیر آوار ناشی از فروریزش سازهها حبس شده بودند و با وجود زنده ماندن در زیر آوار به دلیل تأخیر در امدادرسانی جان خود را از دست دادند. از دیگر معضلات پس از رخداد زمینلرزه بم میتوان به از جان دادن اکثر مدیران و تصمیمسازان شهری در اثر رخداد زمینلرزه اشاره کرد که کار هماهنگی و امدادرسانی در این شهر را با وقفه بیشتری مواجه نمود.
گذشته از همه این موارد، زمینلرزه بم از دیدگاه دیگری نیز قابل توجه بود و آن این که در 100 سال اخیر در اثر رخداد زمینلرزه هیچ محدوده شهری بدین شکل تحت تأثیر و تخریب قرار نگرفته بود. در این میان ارگ بم که با بیش از 2500 سال قدمت بزرگترین و قدیمیترین سازه گلی جهان به شمار میرفت، به ویرانهای تبدیل شد.
نکتهای که از لحاظ زمینشناختی در این بخش حائز اهمیت است، عدم رخداد زمینلرزه مخرب در دوره زمانی یادشده بوده که به ناشناخته ماندن گسل فعال بم در این منطقه منجر گردیده بود. لازم به ذکر است، از آن جا که گسل مسبب رخداد زمینلرزه بم از نوع امتدادلغز میباشد، به دلیل نوع سازوکار گسل مربوطه، رخنمون سطحی مشخصی، در اثر رخداد زمینلرزه در هزارههای گذشته نیز در سطح زمین برای آن شکل نگرفته بود و براین اساس این گسل را میتوان از دسته گسلهای فعال مخفی (Active Blind Fault) به حساب آورد.
همچنین از زمینلرزه بم میتوان به عنوان دومین زمینلرزه مخرب در 50 سال اخیر پس از زمینلرزه سال 1369 رودبار- منجیل با بزرگی 7/2 در ایران نام برد که به دنبال رخداد هر دو زمینلرزه یادشده، متخصصین به ارائه و بهروزرسانی آییننامههای ساختمانی به شکلی ویژهتر از گذشته اهتمام ورزیدند و اعتبارات بیشتری بعد از این دو زمینلرزه درخصوص مقاومسازی و نوسازی بافتهای نامقاوم از سوی دولت ارائه گردید که به عنوان نمونه میتوان به مقاومسازی و بازسازی سالانه 200 هزار واحد مسکونی روستایی از سال 1384 تا زمان حاضر توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اشاره نمود. با این حال و علیرغم درک اثرات ناشی از رخداد این مخاطره و علیرغم ارائه ویرایشهای متعدد در دو دهه گذشته در آییننامههای مرتبط در این حوزه، عدم نظارت صحیح و نبود برنامهریزی هدفمند در این زمینه باعث شد، علیرغم پیشرفتهای صورت گرفته همچنان کشور ما با مشکل ساختمانهای نوساز و قدیمیساز غیرمهندسی روبرو باشد که شاهد مشخص آن عدم تابآوری کالبدی و تخریب سازهها در مناطقی است که با رخداد زمینلرزههای بزرگ و حتی متوسط روبرو میشوند. نمونههای بارز از این مورد را میتوان در تخریب مناطق روستایی در زمینلرزههای متعدد با بزرگی کمتر از 6 در مناطق مختلف کشور مشاهده نمود. تخریب قابل توجه سازههای روستایی نامقاوم ناشی از رخداد زمین لرزه 17 آبان ماه 1398 با بزرگی 5/9 که کمتر از 50 روز قبل از ارائه این نوشتار در منطقه ترک در شرق استان آذربایجان شرقی رخ داد، یکی از نمونههای مشخص در این زمینه به شمار میآید. این درحالیاست که سطح تابآوری از دیدگاه شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی- نهادی حتی گاها جایگاهی به مراتب پایینتر از تابآوری کالبدی را در ایران به خود اختصاص داده است.
امید که با تصویب قانون جدید مدریت بحران و ارائه اسناد، برنامهها و آییننامههای مورد نظر در این قانون و متناسب با شرایط فعلی و با چشماندازی درست به آینده، مسیر برای تابآوری و کاهش اثرات ناشی از زمینلرزه و دیگر مخاطرات تهدید کننده در ایران هموارتر گردد.
با درود به روح از دسترفتگان این زمینلرزه و دیگر سوانح طبیعی در ایران و جهان.